Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه استان‌ها ـ یوسف لشکر انصارالحسین(ع) بود. سرداری که کلید همه مصائب و مشکلات را در ذکر خدا و هدیه صلوات می‌دانست و بر توجه به تربیت آینده‌سازان انقلاب تأکید داشت. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از  همدان، دوم اسفند سالروز شهادت بزرگ‌مردی است که نقش مهمی در روزهای سخت جنگ داشت؛ مردی که در نجابت و زیبایی زبانزد بود و وقتی به شهادتش رسید؛ همه کمدش پر از یک دست لباس پاسداری بود! 

او 12 مهر 1341 در تهران متولد شده و از 3 سالگی به همراه خانواده به همدان مهاجرت کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از گرفتن دیپلم در سال 1360 از دبیرستان ابن سینا به سپاه پاسداران پیوست تا به نظام جمهوری اسلامی خدمت کند.

ابتدا مسئول پذیرش سپاه شد، اما عشق به جهاد، او را به سنگر نبرد کشاند و شانه به شانه مجاهدان به مبارزه با دشمن پرداخت. توانایی و شایستگی او در عملیات فتح‌المبین سبب شد تا در عملیات مسلم بن عقیل(ع) فرماندهی گردان کمیل به او واگذار شود. در والفجر مقدماتی و والفجر 1 دستیار محور، در والفجر 4 مسئولیت تیپ عمار و در چنگوله مسئول محور عملیات بود.

او کلید همه مصائب و مشکلات را در ذکر خدا و هدیۀ صلوات به محمد و آل محمد(ص) می‌دانست و بر توجه به تربیت آینده‌سازان انقلاب تأکید داشت.

سردار حسن ترک 2 اسفند 1364 پس از سال‌ها مجاهدت با سمت مسئولیت طرح و عملیات تیپ انصار همدان در عملیات والفجر 8 و منطقه فاو به شهادت رسید.

این شهید بزرگوار که از فرماندهان شجاع دوران دفاع مقدس بود و تدابیر عملیاتی ویژه‌ای داشت در سال 94 به عنوان "شهید شاخص استان" معرفی شد.

   دعای مادر عامل شهادتش شد     

«آن روز سه شنبه بود» داستان زندگی سردار شهید «حسن ترک» است در قالب خاطرات کوتاه به روایت خانواده، دوستان و همرزمان و به قلم بهناز ضرابی زاده.

در خاطرات مادرش از سردار شهید حسن ترک آمده است: «زیر زمین خانه جای عبادت او بود. نصف شب بلند می‌شدم و می‌دیدم که توی رختخوابش نیست. سراغش می‌رفتم. می‌دیدم داخل زیر زمین ایستاده و نماز می‌خواند. گوشه‌ای می‌ایستادم و نگاهش می‌کردم. آن وقت‌ها نوجوان بود، اما آن قدر با دقت و با تواضع نماز می‌خواند که من از نماز خواندن خودم شرمم می‌آمد .

خیلی دوستش داشتم و هر وقت که به جبهه می‌رفت از زیر قرآن ردش می‌کردم و می‌نشستم برایش دعا می‌خواندم. از خدا می‌خواستم بچه‌ام را سالم نگه دارد. یک بار که به مرخصی آمد گفتم: «حسن جان! شب و روزم شده دعا کردن برای سلامتی‌ات».

لبخند زد؛ مثل همیشه ملیح و نمکین. سرش را پایین انداخت و گفت: «پس مامان جان همه‌اش زیر سر شماست. چند بار می‌خواستم شهید شوم، اما نشد. خیلی عجیب بود.»

سرش را که بالا گرفت؛ چشم‌هایش نمناک بود. صدایش می‌لرزید. گفت : «مامان جان از این پسرت بگذر ! دعا کن شهید شوم. تو راضی شوی برگه عبورم را می‌دهند! دعا کن به آرزویم برسم«.

داشت به من التماس می‌کرد . بغض کردم. فهمید ناراحت شدم. خواست از دلم در بیاورد. نگاه کرد توی چشم‌هایم و با خنده گفت: «اگر زحمتی نیست؛ دعا کن اسیر نشوم».

دیگر برای سلامتی‌اش دعا نکردم. انگار از ته دل راضی شده بودم. راضی به رضای خدا. پسرم بود؛ جگر گوشه‌ام؛ پارۀ تنم، اما هر وقت می‌خواستم دعایش کنم؛ یاد لحن صدایش می‌افتادم و تصویر چشم‌های نمناکش می‌نشست توی خانۀ چشم‌هایم. آن وقت زیر لب می‌گفتم : «خدایا بچه‌ام به اسارت عراقی‌ها در نیاید».

آن روز سه شنبه بود. آمدند و گفتند چهارشنبه مراسم شهید برگزار می‌شود؛ بروید فرزند شهیدتان را ببینید. من که برای حسن می‌مُردم؛ خدایی بود که سکته نکردم. ما را بردند بالای سر حسن. با همان لباس پاسداری‌اش خوابیده بود. صورتش سرخ و سفید بود. نمی‌دانم چطور شد تا دیدمش گفتم: «حسن جان! خوش به حالت مادر جان ! به آرزویت رسیدی؛ مبارکت باشد».

 اقامه نماز، غرق در خون! 

از شهید حسن ترک، یوسف لشکر انصار مناجات‌های زیبایی به یادگار مانده است: «خدایا در این دنیای بزرگ سرگردان و حیرانم. مرا آن گونه که خود می‌خواهی تکامل ده . خدایا! آن چه که برای قرب تو لازم است؛ عطایم کن. این بندۀ گنهکارت را یاری کن.

بارالها دلم سخت به حال کسانی می‌سوزد که تو را نشناختند و به خطا رفتند. این ندای پشیمانی را به آن‌ها برسان و کاری کن که هر چه می‌خواهند از تو طلب کنند و تو خود سرپرستی‌شان را بپذیر و مراقب رفتارشان باش».

سردار شهید «حمیدرضا یکن آبادی»؛ فرمانده‌ای گمنام که بر قلب‌ها حکومت می‌کردفرماندهی که در لباس سربازی به شهادت رسید/ "تقی بهمنی" اسطوره مواسات و کمک مؤمنانهچگونه شهید صدرزاده بچه‌های محل را کتابخوان کرد؟

سردار حمید حسام و جانباز شهید علی خوش لفظ نیز در خاطرات خود از شهید حسن ترک آورده‌اند: «یادت می‌آید در عملیات مسلم بن عقیل(ع) در منطقۀ سومار در نیمه‌ شب مجروح شدی. ترکش به پشت گردنت خورده بود. لب و صورتت مجروح شده بود. خون زیادی ازت می‌رفت. خیلی طول کشید تا آمبولانس آمد. نفس کشیدن هر لحظه برایت مشکل و مشکل تر می‌شد .

وقتی تو را روی برانکارد گذاشتند؛ صبح شده بود. با ایما و اشاره به آن‌هایی که سرِ برانکارد را گرفته بودند؛، فهماندی که بایستند. خون می‌جوشید و از گلویت بیرون می‌زد. همه نگرانت بودند؛ چون ممکن بود هر لحظه از شدت خون‌ریزی و مشکلات تنفسی بلایی سرت بیاید .

نشستی تیمم کردی و با همان حال نمازت را خواندی. این موضوع تا مدت‌ها دهان به دهان می‌چرخید و سینه به سینه نقل می‌شد».

 پیشانی‌اش مثل خورشید می‌درخشید 

محمد حمید زاده از همرزمان شهید ترک نیز لحظه شهادت او را روایت کرده است: «داخل سنگر بودیم. سپیده صبح می‌زد. سرش را بالا آورد. کلاه خودش از سنگر بیرون زد. شروع کرد به تیراندازی. حدود سی متر با عراقی‌ها فاصله داشتیم. نگاهم کرد و گفت: «خوب تیراندازی می‌کنم؟»

گفتم: «مواظب باش. جایت را عوض کن. عراقی‌ها می‌خواهند پاتک بزنند». صدای تقه‌ای داخل سنگر پیچید. مثل صدای برخورد یک تکه سنگ با کلاهخود. سرش خم شد روی سینه‌اش. نیم خیز شدم طرفش. سرش را بالا گرفتم؛ صورتش سرخ شده بود. گلوله تک تیرانداز دشمن به سجده‌گاهش خورده بود. وسط پیشانی‌اش مثل خورشید می‌درخشید» .

 امشب شب عاشوراست 

یکی از دوستان شهید نیز خاطره جالبی از رورزهای سخت دفاع مقدس را روایت کرده است : «...سال 63 سرپل ذهاب بودیم. کارمان شناسایی منطقه سومار بود. عراق با حملات هوایی شدیدش پادگان ابوذر سرپل ذهاب را مورد حمله قرار داده بود. ما قصد حمله داشتیم، اما تعداد زیادی از بچه‌ها شهید شده بودند؛ حدودا 200 نفر بودیم.

قرار بود با همین تعداد عملیات کنیم. یک شب اعلام کردند آقای همدانی قصد سخنرانی دارند. در محوطه تیپ جمع شدیم. آقای همدانی خیلی ناراحت بودند. با حالتی آشفته و پریشان وضعیت عملیات را تشریح کردند و گفتند: اوضاع بسیار بحرانی است. تعدادی از نیروها جلو رفته‌اند و به کمک ما نیاز دارند و ما هم نمی‌توانیم منتظر بمانیم تا نیروهای تازه نفس از راه برسند، اما بدانید که اگر جلو هم برویم به استقبال سهادت رفته‌ایم».

شهید صیاد شیرازی هم در آن جلسه حضور داشتند. آقای همدانی چراغ‌ها را خاموش کردند و گفتند: «امشب شب عاشوراست. هرکس می‌خواهد؛ جانش را بردارد و برود، اما آن‌هایی که می‌مانند؛ بدانند که شهادت را انتخاب کرده‌اند».

انقلاب مال شما نیست! 

در وصیت‌نامه سردار شهید حسن ترک آمده است: «برادران و خواهران انقلاب را پاس بدارید که تنها مال شما نیست به پای این نهال بسیار خون رفته است تا این لحظه و امکانات را فرا ساخته است. به نعمت انقلاب بیاندیشید؛ مبادا کفران نعمت کنید. شکر آن تلاشی سخت است بدون هدر دادن وقت و گذشتن از همه چیز در راه خدا.

برادران و خواهران توصیه شدید می‌کنم به شما در تربیت نسل خردسال و نوجوان زیرا که تضمین آینده اسلام است. این غنچه‌های نشکفته را دریابید و شما هستید که از این افراد می‌توانید بزرگان فردا را بسازید».

انتهای پیام/744/ش

منبع: تسنیم

کلیدواژه: شهید حسن ترک سردار شهید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۸۰۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، کتاب «یوسف گم گشته باز آید» پیرامون زندگی (تولد تا شهادت) سردار سرافراز اسلام شهید یوسف صادقیان یکی از شهدای ماهشهر است.

نویسنده کتاب «یوسف گم گشته باز آید» زندگی شهید صادقیان را تشریح می‌کند و این کتاب سرشار از درس‌های تربیتی، اخلاقی و انسانی برای آحاد جامعه است.

پیکر شهید صادقیان بعد از ۱۴ سال به آغوش خانواده بازگشت و در گلزار شهدای ماهشهر آرام گرفت.

کتاب «یوسف گم گشته باز آید» به قلم نویسنده و پژوهشگر ماهشهری فاطمه حیاتی تألیف و توسط انتشارات خوش آوازه اریترین در سراسر ایران منتشر شد.

دیگر خبرها

  • اراده ملت ایران بود که عملیات «وعده صادق» را رقم زد
  • حمایت عشایر غیور خوزستانی از عملیات بزرگ وعده صادق +فیلم
  • مبانی تئوری و فکری محکم اسلام علت ماندگاری انقلاب اسلامی است
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • روایتی از شهید لشکر فاطمیون + فیلم
  • سردار فدوی: مستکبرین عالم فکر نمی‌کردند روزی در منطقه غرب آسیا اساس آن‌ها زیر سوال برود
  • کتاب «یوسف گم گشته باز آید» در ماهشهر منتشر شد
  • جانشین فرمانده کل سپاه: شهید حجازی موجب اقتدار و اوج‌گیری جبهه مقاومت شد
  • سردار فدوی: شهید حجازی موجب اقتدار و اوج‌گیری جبهه مقاومت شد
  • یادی از شهید لشکر فاطمیون